دنلم چون شقایق مردابی چون نیلوفر تنهایی و همچون کودک درونم به افقهای دوردستی می نگرد ، که هنوز عطر تنور های دوستی در نانِ سلامِ مرد مانش گر گرفته خدا حافظسلامهای سوخته ی مرا به بارانِ گاهت برسان توشه ای خواهم برد به اندازه ی تمام نگاههای به دیوار دوخته ات بیشترازمحبتِ تمام دست